منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نویسندگان
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید من در این وبلاگ درباره ی ایثار و شهادت مطالبی قرار دادم اومید وارم خوشتون بیاد و اگر مطلب جالبی در این باره داشتید در قسمت نظرات قرار دهید تا من با نام خودتون درج کنم
مطالب پیشین
وصیت نامه شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 60
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 61
بازدید کل : 1564
تعداد مطالب : 44
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آیه قرآن اوقات شرعی
روزشمار غدیر
ساعت فلش مذهبی
روزشمار غدیر ذکر روزهای هفته
ابر برچسب ها
شهادت -شهادت بهچه معناست -شهیدان چگونه کسانی بودند - شهدا که بودند- شهید به چه معناست -شهدا چگونه افرادی بودند - شهدا کیستند-شهید چیست-شهادت چیست (1) ,  شهدت -معنای شهادت -شهدا زنده اند - ایا شهدا زنده اند-شهیدان زنده اند به چه معناست- شهیدان چیست- ایا شهیدان زنده اند (1) ,  عاشورا تاسوعا- ایا قبل از شهادت امام حسین عاشورا و تاسوعا وجود داشت -عاشو را و تاسوعا به چه معناست -عاشورا به چه معناست -تاسوعا به چهمعناست- امام حسین در واقع عاشورا - دهم و نهم امام حسین (1) ,  شعری در باره ی شهادت - شهادت -شهادت چیست - شهادت به چه معناست - شهادت در لغت (1) ,  وصیت نامه شهید -وصیت نامه - نامه ی شهید ان-نامهای از شهدا (1) ,  شهید کیست -شهید -شهدا -شهادت شهیدان کیستند- (1) ,  دغع از وطن به چه معناست - دفاع به چه معناست -دفاع چیست - دفاع یهنی چه- ایا دفاع از وطن مذموم است-ایادفاع از وطن ممدوح است (1) ,  اصالت فرهنگ ایثار و شهادت حفظ شود-فرهنگ ایثار حفظ شود - فرهنگ شهادت حفظ شود - اصالت - ایثار - شهادت - حفظ اصالت (1) ,  ایثار- معنی لغت -ایثار در لغت -ایثار چیست - تعریف ایتار - ایثار را تعریف کنید - در لغت ایثار به چه معناست - ایثار به چه معناست - (1) ,  مقصد ما بهشت- ایپار و شهادت ایثار و شهادت در اموزه ی شیعه -ایثار -شهدا -شیعه و ایثار (1) ,  شعری برای شهادت - شهید عباس بابائی- شعری برای عباس بابائی -اسماعیل سکاک- شعری از اسماعیل سکاک - شعری از اسماعیل سکاک برایعباس بابا ئی (1) ,  شهدا- عشق مدیون شهیدان- عشق به شهدا- تصویری از جسد شهیدان - شعری در باره ی شهیدان (1) ,  شهدا در اخرت -شهید در اخرت در برابر اهل بیت خویش چه میکند پیامبر در باره ی اخرت شهیدان چه میگوید- اخرت اهل بیت شهیدان چگونه است (1) ,  سخن رهبر در باره ی شهدا - شهدا از نقل رهبر - رهبر در باره شهدا چه گفته است (1) ,  وصیعت نامه - شهید -شهید شانزده ساله - وصیعت شهید شانزده ساله - (1) , 
موضوع : شهادت ,  , 

زندگينامه
محمدحسين فهميده در اول ارديبهشت 1346 در شهر قم متولد شد.
در سال 1352 در دبستان روحاني قم مشغول به تحصيل شد.
سال تحصيلي به آخر رسيده بود. بوي تابستان مي آمد. محمد حسين با معدل عالي قبول شده بود. در سال 1356 به کلاس اول راهنمايي مدرسه حافظ قم رفت.
در سال‌هاي 1356 و 1357 به پخش اعلاميه‌هاي رهبر کبير انقلاب مبادرت مي‌ورزيد و در زمستان سال 1357 نيز در تظاهرات انقلاب اسلامي شرکت نمود.
در 12 بهمن سال 1357 موفق به ديدار مقام معظم رهبري شد.
آنها شهر قم را دوست داشتند ولي رفتن به تهران برايشان رويايي شيرين بود. ديدن خانة جديدشان در کرج همه را خوشحال کرده بود.
روزي که براي اولين بار به مدرسه راهنمايي «خياباني» کرج قدم گذاشت، به خود نهيب زد: همه بچه‌ها دوست تو هستند! هيچ کس غريبه نيست!»
آقاي ناظم و معلم‌ها فرمان امام دربارة تشکيل بسيج را توضيح مي‌دادند. محمد حسين و داوود روز ورود امام به وطن (12 بهمن) را به ياد مي‌آوردند.
حسين! ده روزي که نبودي کجا بودي؟ آموزش جنگي هم آموزش رزمي، هم آشنايي با اسلحه و محيط و اين طور چيزها.
پدر سرد و بي‌روح، پسرش را بوسيد و تسليم رفتن او شد.
محمد حسين همراه بچه هاي پايگاه مقاومت و داوطلب‌هاي ديگر به جبهه اعزام شده بود. براي فرمانده سخت بود که مغلوب محمد حسين شود. با هيچ حساب و کتابي نمي‌توانست حرف او را بپذيرد. با حرف‌هايي که مي‌زد بچه‌ها فهميدند که او از يک جنگ چريکي موفق برگشته است. همه فکر مي‌کردند. بعد از نشان دادن آنهمه دلاوري و جسارت چاره‌اي جز موافقت با خواستة او نيست.
محمد حسين و نوجواني ديگر به خط مقدم اعزام شدند؛ محمد حسين و محمد رضا شمس.
در ميان صفير گلوله‌ها، انفجار خمپاره‌اي محمد حسين و محمد رضا را از جا پراند. چند روزي در بيمارستان ماهشهر بستري شدند. محمد حسين و محمد رضا هم خسته از تحمل محيط بيمارستان بي‌صبرانه به خرمشهر بازگشتند. بار ديگر فرماندهان بايد جثه لاغر و نحيف محمد حسين را محک مي‌زدند.
محمد حسين به همراه رزمندگان ديگر در آخرين لحظه‌ها به استقبال کساني رفتند که تازگي عقب نشسته و آماده مي‌شدند تا با توان بيشتري به ميدان برگردند.
ناگهان محمد حسين آهي سرد از اعماق دل کشيد. يک پاي محمد حسين به فرمان او نبود اما پيش‌ مي‌رفت. تانک‌ها به چند قدمي او رسيده بودند. نارنجکي را که در مشت گرفته بود از ضامن آزاد کرد. بعد خم شد و نارنجک را روي جيب نارنجک‌ها فشرد. و بي‌درنگ خود را زير شني تانک انداخت.
سال شمار زندگي
(هـ . ش) 1346: (اول ادريبهشت) ولادت – در شهر قم
(هـ . ش) 1352: ورود به کلاس اول دبستان- دبستان روحاني قم (کريمي)
(هـ . ش) 1356: (خرداد) پايان دورة ابتدايي
(هـ . ش) 1356: (مهر) ورود به کلاس اول راهنمايي- مدرسه راهنمايي حافظ قم
(هـ . ش) 1356: (مهر) ورود به کلاس دوم راهنمايي- مدرسه راهنمايي حافظ قم
(هـ . ش) 1357: پخش اعلاميه‌هاي رهبرکبير انقلاب اسلامي
(هـ . ش) 1357: (دوازدهم بهمن ماه) ديدار با مقام معظم رهبر انقلاب اسلامي
(هـ . ش) 1358: (تابستان) هجرت به شهرستان کرج و جدايي از زاد و بوم خود.
(هـ . ش) 1358: (تابستان) نام نويسي در کلاس سوم راهنمايي- مدرسة راهنمايي شهيد «محمد خياباني» کرج
(هـ . ش) 1358: (پنجم آذر ماه) عضويت در بسيج دانش‌آموزي
(هـ . ش) 1359: (تابستان) شرکت در آموزشهاي رزمي
(هـ . ش) 1359: (بيست و پنجم شهريور ماه يک هفته پيش از اعلام رسمي تهاجم نظامي ارتش عراق به خاک جمهوري اسلامي ايران) کسب اجازه از پدر و مادر براي حضور در جبهة جنگ
(هـ . ش) 1359: (بيست و پنجم يا بيست و ششم شهريور ماه) اعزام به جبهة جنگ و حضور در خاک خرمشهر
روزهاي نخستين ورود به جبهة: جلوگيري از او در خط مقدم
امتحان اول( نفوذ به خط نيروهاي دشمن و …) قبل از گرفتن اجازه حضور در خط مقدم
(هـ . ش) 1359: (نخستين روزهاي اعلام تجاوز نظامي ارتش عراق غروب سي و يکم شهريور ماه) حضور رسمي در جبهه نبرد، همراه با محمد رضا شمس
(هـ . ش) 1359: (هفته اول مهرماه) زخمي شدن و اعزام به بيمارستان ماهشهر
چند روزي پس از بهبودي: ترخيص از بيمارستان و بازگشت به جبهه.
پس از مراجعت به خرمشهر: جلوگيري دوباره از اعزام او به خط مقدم.
يکي دو روز بعد: بازگشت به خط مقدم و مبارزه در کنار محمد رضا شمس
(هـ . ش) 1359: (بيست و هفتم مهرماه) مقاومت در برابر حمله‌هاي دشمن
(هـ . ش) 1359: (بيست و هفتم مهرماه) زخيم شدن مجدد در خط مقدم
روزهاي نبرد رو در رو با دشمن: (بيست و هفتم مهرماه) امتحان آخر
(هـ . ش) 1359: (بيست و هفتم مهرماه) آخرين پرواز- شهادت در کوت شيخ- نزديک ايستگاه راه آهن خرمشهر خاکسپاري در بهشت زهرا، تهران.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
روز شهادت محمدحسين فهميده :
محمد حسين فهميده در چنين روزي در سال 1359ه ش به در جه رفيه شهادت نايل آمد . محمد حسين در ارديبهشت سال 1346 ه ش در خانواده اي مذهبي در محله پامنار قم ديده به جهان گشود . وي دوران کودکي خود را در همان شهر گذراند و در سال 1352 به مدرسه رفت . سال پنجم ابتدايي به دليل انتقال خانواده اش به کرج ، به اين شهر آمد . در بحبوحه جنگ تحميلي روح او نيزهمچون صدها جوان ونوجوان عاشق اين کشور به تلاطم در آمد و در نخستين روز هاي جنگ تحميلي تصميم گرفت که به جبهه برود . وي عليرغم مشکلات فراوان و صغر سن ، خود را به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل رسانيد و در اين زمان بود که با توجه به کوچکي سن رشادت هاي بسياري را از خود نشان داد . کيفيت شهادت او را به اين گونه توصيف کرده اند : وي و رفيق همرزمش محمد رضا شمس ، در سنگر بودند که توسط تانک هاي رژيم بعثي محاصره مي شوند . محمد رضا شمس دوست و همسنگر حسين در اين ميان زخمي مي شود و حسين با سختي و مشقت بسيار او را به پشت خط مي رساند . وي به جايگاه قبلي خود برگشته و مي بيند تانک هاي عراقي به طرف رزمندگان در حال حرکت اند . حسين در حالي که تعدادي نارنجک به کمرش بسته بود به سمت تانک ها حرکت مي کند . تيري به پاي او مي خورد واو از ناحيه پا مجروح مي شود . وي با اين حال خود را به تانک مي رساند و با استفاده از نارنجک موفق مي شود ، تانک را منفجر کند . با اين انفجار ساير تانک ها دست به عقب نشيني مي زنند . هنگاميه که خبر شهادت دليرانه آن طفل دوازده ساله از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش مي شود ، حضرت امام خميني ره در پيامي مي فرمايند : رهبر ما آن طفل دوازده ساله اي است که قلب کوچک خود که ارزشش از صد ها زبان و قلم بزرگتر است با نارنجک خود را زير تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نيز شربت شهادت نوشيد . پيکر او در بهشت زهراي تهران قطعه 24 رديف 44 شماره 11 مدفون است . هشتم آبان ماه ياد آور ايثار و دلاور مردي نوجوان با ايماني است که با عشق به ولايت و اسلام و براي بيرون راندن دشمنان متجاوز بعثي از خاک ميهن اسلامي ، با جانفشاني حماسه اي آفريد که در تاريخ هشت سال دفاع مقدس چون ستاره اي مي درخشد و به ساير دانش آموزان و نوجوانان درس وفاداري و ايثار مي آموزد.
روز بسيج دانش آموزي :
به مناسبت سالگشت شهادت محمد حسين فهميده ، چنين روزي به عنوان روز بسيج دانش آموزي ناميده شده است . بسيج دانش آموزي نهادي است در جهت تحقق منويات بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران مبني بر تشکيل ارتش بيست ميليوني . اين نهاد ، در جهت زنده نگهداشتن انديشه بسيجي و همچنين ترويج روح ايثارگري آنان در ميان دانش آموزان تلاش مي کند . برگزاري اردوهاي مختلف طرح ولايت، اردوهاي يکروزه ، ارودهاي فرهنگي- رزمي و برپايي جشنواره هاي سرود و ورزشي
با الهام از آرمان ها، مضامين ، اهداف و پيام هاي شهدا از جمله بر نامه هاي اين نهاد دانش آموزي است .





برچسب ها : زندگینامه شهید- زندگینامه شهدا -شهیدان - شهید حسین فهمید -زندگینامه شهید حسین فهمیده ,

763 × 1085 - fa.wikipedia.org
180 × 210 - tebyan.net
312 × 425 - fardanews.com
1100 × 782 - fardanews.com
310 × 413 - www3.tehran.irna.ir




برچسب ها : عکس شهید صیاد شیرازی - تصویری از شهید صیاد شیرازی - صیاد شیرازی ,
موضوع : شهادت ,  , 

 

 

مروری بر زندگی شهید  صیاد شیرازی





برچسب ها : زندگینامه شهید صیاد شیرازی- شهید صیاد شیرازی - شهیدان دفاع مقدس -,
متن وصيت نامه شهيد صياد شيرازي

شهيد سپهبد علي صياد شيرازي در آخرين فراز وصيتنامه خود آورده است: خداوندا! ولي امرت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي را تا ظهور حضرت مهدي (عج) زنده، پاينده و موفق بدار. آمين يا رب العالمين.

در متن وصيتنامه شهيد علي صياد شيرازي آمده است:
 
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم، ارحم‌‌الراحمين، رب‌العالمين و صلي‌الله علي محمد واله‌الطاهرين، انالله و انااليه راجعون.
 
هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق‌الله و رسوله. اللهم زدنا ايماناً و ارحمنا. اشهد ان لااله‌الا الله وحده لا شريك له و أن محمّداً عبده و رسوله ارسله بالهدي و دين‌الحق و ان الصديقة‌ الطاهره فاطمه‌الزهرا، سيده نسا العالمين و أن علياً أميرالمؤمنين و الحسن و الحسين و علي‌بن‌الحسين و محمّد‌بن‌علي و جعفربن‌محمّد و موسي‌بن‌جعفر و علي‌بن‌موسي و محمّد‌بن‌علي و علي‌بن‌محمّد و الحسن‌بن‌علي و الحجه‌القائم‌المنتظر صلوات‌الله و سلامه عليهم ائمتي و سادتي و موالي بهم اتولي و من اعدائهم اتبر و أن‌الموت و النشور حق و الساعة آتية لاريب فيها و أن‌الجنة و النار حق. اللهم أدخلنا جنتك برحمتك و جنّبنا و احفظنا من عذابك بلطفك و احسانك يا لطيفاً بعباده يا أرحم الراحمين.
 
خداوندا! اين تو هستي كه قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولايتت قرار دادي. خدايا! تو خود مي‌داني كه همواره آماده بوده‌ام آنچه را كه تو خود به من دادي، در راه عشقي كه به راهت دارم، نثار كنم. اگر اين نبود، آن هم خواست تو بود.
 
پروردگارا! رفتن در دست تو است؛ من نمي‌دانم چه موقع خواهم رفت ولي مي‌دانم كه از تو بايد بخواهم مرا در ركاب امام زمانم قرار دهي و آن قدر با دشمنان قسم‌خورده‌ات بجنگم تا به فيض شهادت برسم.
 
از پدر و مادرم كه حق بزرگي بر گردنم دارند، مي‌خواهم كه مرا ببخشند؛ من نيز همواره برايشان دعا كرده‌ام كه عاقبت به خير شوند. از همسر گرامي و فداكار و فرزندانم مي‌خواهم كه مرا ببخشند كه كمتر توانسته‌ام به آنها برسم و بيشتر مي‌خواهم وقف راهي باشم كه خداوند متعال به امت زمان ما عطا فرموده است.
 
آنچه از دنيا برايم باقي مي‌ماند، حق است كه در اختيار همسرم قرار گيرد. از همه آنهايي كه از من بد ديده‌اند، مي‌خواهم كه مرا به بزرگي خودشان ببخشند و بالاخره از مردان مخلص خودم به ويژه حاج آقا امير رنجبر نيكدل، استدعا دارم در غياب من به امور حساب و كتاب من برسند و با برادران ديگر چون جناب سرهنگ حاج آقا آذريون و تيمسار حاج آقا آراسته در اين باب، تشريك مساعي نمايند.
 
خداوندا! ولي امرت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي را تا ظهور حضرت مهدي (عج) زنده، پاينده و موفق بدار. آمين يا رب العالمين.




برچسب ها : وصیت نامه شهدا - وصیت نامه شهید صیاد شیرازی -شهید صیاد شیرازی- صیاد شیرازی,

نصب پرچم مأموریت ویژه

 

بهمن سال 1363 از راه رسیده بود ودر سنگر فرماندهی تیپ الغدیر ،جلسه ای تشکیل شد تا آخرین هماهنگی ها در خصوص اجرای برنامه های دهه مبارکه فجر انجام پذیرد،حالا بحث براین بودکه به مناسبت سالگرد پیروزی اسلامی وهمچنین جهت بالا بردن روحیه رزمندگان مستقر در خط وترساندن دشمن باید تعدادی پرچم ایران در داخل خاک عراق به اهتزاز در آید،به هر حال پس از کلی بحث و تبادل نظر قرارشد تیرهای برق ما بین دو پاسگاه کوت سواریو بوبیان عراق که از قضا،تیرو ترکش های زیادی را تحمل کرده و پایه های آن داخل آب گرفتگی بود ولی همچنان محکم وپا برجا مانده بودند محل نصب پرچم ها باشد .

عجب فکر جالبی حال باید مقدمات کار فراهم می شد بنابراین فرمانده تیپ خطاب به اعضاء جلسه گفت:با توجه به شناختی که تیم های شناسایی از منطقه دارند،این مأموریت به برادر حاج جوادابلاغ می گردد تا با هماهنگی واحد عملیات ود یگر واحدها وبا دقت هر چه تمام تر انجام پذیرد.

 



موضوع : شهادت ,  , 

با دو بزرگوار شهيد رجايي و باهنر از سال 1347 افتخار آشنايي و همكاري داشتيم. در مدرسه كمال نارمك و در مدرسه قدس با ايشان همكار بودم.

آقاي رجايي از سال 47 در مدرسه كمال معلم هندسه بودند. قبل از اينكه ايشان زندان بيفتند. جلسات دوره‌اي تفسير قرآن در منزل آقاي رجايي و آقاي باهنر برگزار مي‌شد.

شهيد رجايي در بازگشت از سفر فرانسه، به عراق رفت و خدمت امام رسيد، وقتي برگشت دستگيرش كردند و زندان رفت، مدرسه كمال هم بعد از آن بسته شد كه در حقيقت مركزي غيررسمي براي عده‌اي از انقلابيون بود.

شخصيت شهيد رجايي و زندگي خانوادگي

در دوران زندان، بنده با منزل ايشان رفت و آمد داشتم. الحق كه همسر شهيد رجايي در حيات سياسي ايشان بسيار تاثير داشت. بسيار صبورانه مشكلات را مي‌پذيرفت.

يادم هست درهمان ايام سقف اتاق ايشان ريخته بود. خواهش كردم كه بنا بياورم خانم ايشان قاطعانه گفت«نه» اين زن و مرد يعني شهيد رجايي و همسرش، حتي وقتي كه رجايي رئيس‌جمهور شد، با ابلاغ حقوق معلمي زندگي كردند. بسيار جالب است كه سه سال بعداز شهادتش، سال 63 در مكه، رئيس سازمان بازنشستگان كل كشور آقاي كربلايي مرا ديد و به من گفت، شهيد رجايي با حقوق معلمي باز نشسته شده، شما از خانم ايشان اجازه بگيريد تا ما پايه حقوق ايشان را اصلاح كنيم. پس از برگشت،  همسر شهيد رجايي بازهم در جواب ما گفت: خير.

شهيد رجايي خودش را وقف انقلاب كرده بود. بعضي وقتها خدمتش مي‌رسيدم،‌ مي‌ديدم روي موكت دراز كشيده و چشمش را بسته است. مي‌گفت خوشنويسان مطلبت را بگو، بيدارم.

در ملاقاتي كه همراه آقاي رجايي در قم خدمت امام رسيديم، امام بعد از اين كه گزارش ايشان را درباره آموزش و پرورش شنيد، فرمود انشاالله اگر اين گونه كار كنيد(اشاره به نوع كار كردن شهيد رجايي كه از لابه‌لاي گزارش فهميده بود) 20 سال طول مي‌كشد تا به نقطه صفر برسم. اصولا رجايي ارادت عجيبي به امام داشت. آن روز تنفيذ حكم ايشان همه از تلويزيون ديديم واقعا ارادت مريدانه رجايي به امام تكان‌دهنده است. 





برچسب ها : خاطرات شهدا- خاطرهای شیرین- خاطرات شهدا با شهیدا رجایی- خاطرات شهید رجایی با دوستان,

شهيد محمد على رجايى ، در سال 1312 هجري قمري در شهرستان قزوين متولد شد، تحصيلات ابتدايى را تا اخذ گواهينامه ششم ابتداى در همين شهرستان به انجام رساند. در سن چهار سالگى از وجود داشتن نعمت پدر محروم شد و تحت تكفل مادر مهربان و منيع الطبع قرار گرفت . در سال 1327 به تهران مهاجرت كرد و سال بعد يعنى در 1328 وارد نيروى هوايى شد. در مدت 5 سال خدمت در نيروى هوايى ، دوره متوسطه را با تحصيل شبانه گذراند، سپس در سال 1335 به دانشسراى عالى رفت و به سال 1338 دوره ليسانس خود را در رشته رياضى به پايان برد و به سمت دبير رياضى به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به ترتيب در شهرستانهاى خوانسار، قزوين و تهران به تدريس ، اشتغال ورزيد.
شهيد رجائى در مدت تدريس ، هميشه آموزگارى دلسوز، پركار و شايسته بود و ضمن تدريس ، به فرا گرفتن علوم اسلامى و انجام فعاليتهاى سياسى همت مى گماشت . در سال 1340 به عضويت نهضت آزادى در آمد كه منجر به دستگيرى وى (در ارديبهشت 1342) و پنجاه روز زندان شد. پس ‍ آزادى از زندان با شهيد باهنر به سازماندهى مجدد هيات موتلفه پرداخت و براى پرورش افرادى كه بتوانند نبردى مسلحانه را اداره نمايند به اعزام داوطلبانى به جبهه فلسطين دست زد. در همين رابطه و براى تكميل برنامه مزبور (در سال 1350) خود شخصا به خارج از كشور سفر كرد. ابتدا به فرانسه و تركيه رفت و از آنجا عازم سوريه شد.
شهيد رجايى همگام با فعاليتهاى سياسى لحظه اى نيز از خدمات فرهنگى غافل نبود از آن جمله تدريس در مدارس كمال و رفاه ، همكارى با بنياد رفاه و تعاون اسلامى با همكارى شهيد مظلوم آيت الله دكتر بهشتى و شهيد دكتر باهنر و آيت الله هاشمى رفسنجانى .
ايشان با نهايت شجاعت و شهامت مدت دو سال ، در زندانهاى انفرادى رژيم پهلوى انواع و اقسام شكنجه ها را تحمل نمود و چون كوهى استوار مقاومت كرد. در اثر اين مقاومتها او را به زندان قصر و سپس به اوين فرستادند. او در زندان به ماهيت واقعى منافقين پى برد و از آنها تبرى جست . دوران زندان مجموعا چهار سال به درازا كشيد و شهيد رجائى در سال 1357 با اوج گيرى انقلاب اسلامى همراه ديگر زندانيان سياسى آزاد شد و بلافاصله وارد مبارزات سياسى و فرهنگى گرديد و به اتفاق عده اى از همكارانش براى بسيج و سازماندهى مبارزات مخفى معلمان مسلمان ، تلاش گسترده اى را آغاز كرد و موفق به ايجاد انجمن اسلامى معلمان شد. او در راه پيماييهاى عظيم سال 1357 مخلصانه و با تمام توان كوشيد و نقش ‍ موثرى در فعاليتهاى تبليغاتى آنها داشت .
شهيد رجائى پس از پيروزى انقلاب اسلامى و در سال 1358، مسئوليت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت و در زمان وزارت خود موفق به دولتى كردن كليه مدارس شد. سپس به عنوان نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى انتخاب گرديد و به دنبال تمايل مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 18/5/1359 به عنوان اولين نخست وزير جمهورى اسلامى ايران به مجلس معرفى و با راى قاطع به نخست وزيرى انتخاب شد. شهيد رجائى در اين مسئوليت خطير، على رغم اين كه به فاصله بسيار كوتاهى با توطئه عظيم استكبار جهانى در ايجاد جنگ تحميلى از سوى رژيم صدام روبرو شد و همچنين كارشكنى هاى بنى صدر و متحدانش و خرابكاريهاى منافقين و ساواكيها را در پيش رو داشت ، اما توانست به بهترين وجه از عهده انجام وظايف و مسئوليتهاى سنگين خود بر آيد.
به دنبال عزل بنى صدر از رياست جمهورى ، شهيد رجائى با راى اكثريت مردم محرومى كه شاهد تلاشهاى صادقانه ((اين فرزند صديق ملت و مقلد با وفاى امام ((ره )) بودند به رياست جمهورى انتخاب شد. دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامى كه توان تحمل وجود اين مايه اميد مستضعفان و عنصر ارزشمند و دلسوز را نداشتند در هشتم شهريور ماه 1360 او را به همراه يار قديمى اش شهيد باهنر در انفجار دفتر نخست وزيرى به شهادت رساندند.

[يادش گرامي باد]

 

 

 





برچسب ها : زندگی نامه شهیدان- زندگینامه شهدا - زندگینامه شهید-زندگینامه شهید رجایی- شهید رجایی وصیت نامه شهید رجایی -گفته های قبل از مرگ شهید رجایی,

<< زندگينامه شهيد هاشمي نژاد >>
 
 
بسمه تعالي
 
ياد ياران امام خميني ( ره ) شهيد سيد عبدالكريم هاشمي نژاد
 
   مردي از تبار علم و ادب و اخلاق آگاه و عالم به همه مسايل اجتماعي كه در طول دوران زندگي خود سراسر مبارزه و جنبشي بوده است . سير مبارزاتي وي از سال 1342 به اوج رسيد و تا پيروزي انقلاب اسلامي و بعد از آن تا زمان شهادت با سخنرانيهاي پرشور و روشنگرانه ادامه داشته است . در تعقيب و گريزها و بازداشتها و در پاسخ به سئوالات ساواك با زيركي خاصي عمل نموده كه به ظاهر تسليم اما در باطن استوار و پرخروش بود كه همه اينها عامل برآشفتگي رژيم منحوس پهلوي و دستگاههاي اطلاعاتي شاه شده بود . از طرفي نقشي ارزنده در شكل دادن مردم در به ثمر رساندن  انقلاب اسلامي ايران داشته است.

 
زندگينامه شهيد :
  درتاريخ 5/5/1311شمسي در شهر علم خيز بهشهر از استان مازندران در خانواده اي مذهبي چشم به جهان گشود. پدرش سيد حسن مردي با ايمان و با تقوا و كاسب محل بود كه با زحمت فراوان مخارج  زندگي خود و خانواده اش را تامين مي كرد.

 دوران رشد و بالندگي سيد عبدالكريم با اوجگيري حكومت ديكتاتوري رضاخان مواجه بود. رضاخان در دوران حكومت ننگين خود دين و دينداري را تحت فشار  و اختناق قرارداده بود و در شهريور 1320 يعني زماني كه سيد عبدالكريم  10 ساله بود خاك ايران را ترك مي كند و پسرش محمد رضا به حمايت انگليس و آمريكا بر تخت سلطنت قرار مي گيرد كه او نيز دنباله روي سياستهاي پدرش بود.

      در همين ايام سيد عبدالكريم كه داراي هوش و ذكاوت خاصي بود ضمن درس خواندن بعد ازظهرها در مغازه پدرش به او كمك مي كرد و از آنجائيكه علاقه شديد به علم داشت ‘  با تشويق پدرش در حوزه علميه ي آيت ا... كوهستاني در روستاي كوهستان در 6 كيلومتري بهشهر همراه ديگر طلبه هاي جوان و با هدفي پاك و بي آلايش و با اخلاص و تشنه علم و اخلاق مجذوب رفتار حكيمانه آن استاد الهي شده و با جديت و تلاش به تحصيل علم پرداخت تا جائيكه در طول 4 سال دروس مقدماتي و مقداري از درس سطح فقه و اصول را به پايان رساند . اين دوره از زندگي اش نقطه عطفي بودكه با عظمت و زيبايي از آن ياد مي كرد. پس از اين ايام با كسب اجازه از محضر استاد كوهستاني عازم حوزه علميه قم شده و به ادامه تحصيل در زمينه فقه و اصول پرداخت و از اساتيد بزرگي  بهره برد و در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام  بروجردي ‘ علامه طباطبايي و امام خميني (ره) شركت نمود و از اساتيد ديگرآيت ا... صدوقي سيد رضا صدر  آيت ا... مجاهدي و مرحوم  داماد كسب علم نمود و در سال 1340 پس از فوت آيت ا... بروجردي به مشهد مقدس مشرف شد و در درس آيت ا... ميلاني و آيت ا...  شيخ مجتبي قزويني به تحصيل پرداخت . وي در سال 1335 در سن 25 سالگي با همشيره آقاي سيد حسن ابطحي ازدواج نموده و خطبه عقد آن دو در جوار حرم مطهر حضرت رضا (ع) با حضور آيت ا... ميلاني انجام مي شود و با تشكيل خانواده زندگي بسيار ساده و بي آلايشي داشت كه با شهريه ي طلبگي ‘ زندگي خود را اداره مي كرد  و بقيه آنرا از درآمد منبر و يا حق التاليف آثار بدست مي آورد و مخارج زندگي اش را تامين  مي نمود.

   سيد عبدالكريم در برابر خداوند تسليم محض بود و علاقه و ارادت خاصي نسبت به اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام داشت و از كبر و غرور منزه بود و با توده مردم بخصوص قشر مستضعف و محروم رابطه نزديكي داشت و به ياري آنان مي شتافت . ايشان نسبت به مسائل فرهنگي بسيار حساس و با مسئوليت بود و در اين راه نيز زحمات زيادي كشيد .

       به همين مناسبت از سال 1340 با برپايي مجالس تبليغي و آگاهي دادن به مردم همت گماشت و همواره به سفرهاي تبليغي در شهرهاي مختلف عازم مي شد و در سال 1343 با همكاري سيد حسن ابطحي كانون بحث و انتقاد ديني را جهت ارشاد نسل جوان بنا نهادند . اين كانون داراي دو شعبه بود كه شعبه مركزي آن در مسجد صاحب الزمان (عج) واقع در فلكه صاحب الزمان (عج) قرار داشت . اين كانون تا سال 1351 ادامه داشت تا اينكه ساواك سخنراني و پاسخگويي به سئولات جوانان را  از ناحيه شهيد هاشمي نژاد ممنوع نمود .  

   اما سيد عبدالكريم همچنان به مبارزات سياسي خود ادامه مي داد و آشكارا جنايات خاندان  پهلوي را آشكار مي نمود و بارها و بارها در اين خصوص بازداشت و زنداني و مورد شكنجه قرار گرفته بود.

    در سال 1342 در ايام دهه فاطميه مجالسي در سطح شهر مقدس مشهد برپا شد. شهيد ابتدا در منزل آقاي اخوان فاطمي واقع در كوچه عباسقلي خان جنب گرمابه اسلامي منبر مي رفته و در شبهاي 21 و 22 و 23 سال 1342 در مسجد فيل واقع در پايين خيابان منبر داشتند و در آنجا درباره حقوق  زن و انجمن هاي ايالتي و ولايتي و كاپيتولاسيون صحبت مي كردند كه در شب سوم روز 3 شنبه 23/7/1342 مامورين شهرباني مسجد را محاصره كردند و قصد بردن شهيد هاشمي نژاد را داشتند . در اين حادثه كه جمعيت منسجم حدود پانزده هزار نفر بوده است تعدادي شهيد ‘  تعدادي مجروح و تعدادي اسير و زنداني شدند و شهيد بزرگوار بازداشت و زنداني و سپس ممنوع الملاقات شدند . رژيم منحوس با تلگراف ابراز تاسف آيت ا... ميلاني ‘ شهيد را به دو ماه زندان قابل خريد محكوم نمود . ضمن اينكه دادستان تقاضاي اعدام  براي ايشان نموده بود . در همان شبها راديو بي بي سي اعلام كرد كه در مشهد حادثه مسجد فيل را كه از نادرترين حوادث مي باشد ‘  شير بچه اي در مشهد بوجود آورده است . بعد از آن شهيد هاشمي نژاد بارها و بارها دستگير و زنداني شدند تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 كه از زندان آزاد گرديدند و در سنگر دبير كل حزب جمهوري اسلامي مشهد جهت ارتقاي سطح آگاهيهاي اعضا و حزب جوانان خدمات شايسته اي را انجام دادند . سپس وي با راي قاطع مردم استان مازندران به مجلس خبرگان راه يافته و در تصويب قوانين حياتي چون ولايت فقيه بيشترين نقش را  ايفا نمودند . در قضاياي جنگ تحميلي يكي دو نوبت به همراه رهبر معظم انقلاب حضرت آيت ا... خامنه اي به مناطق جنگي رفته و در افشاي خيانتهاي بني صدر ملعون و جبهه متحد ليبرالهاي سلطنت طلب و منافقين سهم بسزايي داشتند.

    اما نقشه ترور شهيد هاشمي نژاد از درون سازمان منافقين طرح ريزي شد و صبح روز هفتم مهر ماه 1360 همزمان با شهادت حضرت جواد الائمه عليه السلام طبق معمول در كلاس درس حضور يافته و ساعت 8 صبح هنگامي كه در حال خروج از حزب بودند در محل درب خروجي حزب جمهوري اسلامي به خيل شهدا پيوست و پيكر پاكش در حرم مطهر حضرت علي بن موسي الرضا (ع) بخاك سپرده شد و سه روز عزاي عمومي در خراسان اعلام گرديد . مدت زندگي شهيد حدود 49 سال و 2 ماه و 2 روز بوده است .

 
روحش شاد و يادش گرامي باد - همرزم شهيد حاج مهدي خسروي
 





برچسب ها : زندگینامه -زندگینامه شهدا - زندگی نامه شهدا ی بهشهر -شهید هاشمی نژاد -شهید عبالکریم هاشمی نژاد - زندگی نامه شهید هاشمی نژاد - زندگینامه شهید عبالکریم هاشمی نژاد- شهدای بهشهر,

 



زندگینامه سردار  شهید نور علی شوشتری



موضوع : شهدا گمنام ,  , 

« مقام فاطمه بودن »

 

بسم الله الرحمن الرحیم




« مقام فاطمه بودن »




بشارت باد بر اهالی زمین که سیب سرخ بهشت، جوانه زده است!


تو عطر یاسی و نرگس تویی که زهرایی


خوش آمدی به زمین ای شروع زیبایی


برای ظلمت شب‏های مکه آمده ‏ای



تو آن طلوع قشنگی که در کنار علی


ز سرنوشت حسینت قیام خواهد کرد


تو آمدی که بگویی شرافت یک زن




تو آمدی که بگویی اگرچه پهلویت، شکسته، اما از آن دوازده خورشید به آسمان و زمین، از تو هدیه خواهد شد، سلام بر تو که عشق محمدی و علی!
تو که آمدی، فرشته ‏ها جشن گرفتند، بهشت زینت بست و خدا برای همیشه دوستان تو را از بند آتش برید...
تو که آمدی، آب‏های بهشتی به جوش آمدند، کوثر مست نوشانوش بهشتیان شد و ذرات هستی در ذات رگ‏ های هوششان شادی را احساس کردند و اکنون از وجود توست که کره خاک به بند هستی وصل است و گیاه و جانور و آدم حیات از سر می‏گیرند.
سلام بر شب و روز میلاد تو و تبریک و تهنیت به آخرین مرد بت‏ شکن از اولاد تو!

فرا رسیدن 20 جمادی الثانی سالروز میلاد دخت نبی مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به محضر امام عصر حضرت حجة ابن الحسن عسکری علیه آلاف التحیة و السلام و عموم شیعیان جهان تبریک عرض مینماییم .





برچسب ها : مقام - فاطمه الزهرا- مقام فاطمه زهرا-,